دادن نیابت به دیگری برای عهدهدار شدن کاری را، وکالت مینامند. در واقع موکل به شخصی که وکیل است این اختیار را میدهد که به جای او انجام موضوع وکالت را عهدهدار شود. انواع وکالت میتواند در حوزههای مختلف باشد مثلا: دادن وکالت برای خرید و فروش ملک، وکالت برای مراجعه به دفترخانه و تنظیم سند، وکالت برای انجام کارهای طلاق، وکالت در نقل و انتقال زمین، وکالت در رهن و اجاره دادن ملک.
این قرارداد اگر با شخص حقوقی منعقد شود به این وکالت، وکالت حقوقی و قضایی گفته میشود. اما در صورتی که شخصی غیر از وکیل قضایی، با داشتن وکالت از شخصی بخواهد عهدهدار انجام کارهای اداری او در ادارات شود وکالت او از نوع اداری و کاری است. این وکیل برخلاف وکیل حقوقی، حق مراجعه به محاکم و دادگاهها را ندارد چرا که سواد حقوقی ندارد. اما میتواند انجام کارهای غیر از امور حقوقی را بر عهده بگیرد.
دادن وکالت یعنی اینکه یک نفر به شخص دیگری (وکیل) اجازه میدهد تا در مسائل قانونی و حقوقی به نمایندگی از او عمل کند. به عبارت سادهتر، وقتی نمیتوانیم خودمان در یک موضوع خاص (مثل دادگاه یا امضای قرارداد) حضور پیدا کنیم، یک وکیل را انتخاب میکنیم تا این کارها را برایمان انجام دهد.
کاربردهای وکالت میتواند شامل مواردی مانند:
وکالت در دادگاه: وکیل به جای شما در دادگاه حضور مییابد و از حقوق شما دفاع میکند.
وکالت در تنظیم قراردادها: وکیل میتواند برای شما قراردادهایی مثل خرید و فروش، اجاره، یا حتی عقد نکاح تنظیم کند.
وکالت در امور مالی: اگر بخواهید کسی را برای مدیریت امور مالیتان (مثل پرداخت بدهیها یا سرمایهگذاریها) انتخاب کنید، میتوانید به او وکالت بدهید.
در کل، وکالت برای راحتی افراد در انجام امور حقوقی و قانونی بهکار میرود.
انواع وکالت در قانون عبارتند از:
به وکالتی که قرار است به یک شخص حقوقی داده شود. وکالت قضایی و حقوقی گفته میشود. این وکیل از آنجایی که دانش آموخته حقوق است و وکالت پایه یک دادگستری را دارد قرار است با ورود در پروندههای حقوقی، کیفری، ملکی و… و با حضور در دادگاهها و محاکم در مقام دفاع از موکل خود باشد. این وکالت ممکن است:
مجانی باشد، با اجرت باشد، طی قرارداد منعقد شده، وکیل با موکل، تعیین میشود که وکالت مجانی باشد یا با اجرت.
اگر وکالت مجانی باشد، موکل وظیفهای به پرداخت حقالوکاله ندارد و اگر با اجرت باشد. تعرفه وکالت را توافق طرفین تعیین میکند. که میزان آن میتواند به موجب تعرفه و حق الوکالهای باشد که سالانه از سوی مرکز وکلاً و مشاورین حقوقی قوه قضاییه تعیین میشود و یا این تعرفه را خود طرفین قرارداد که وکیل و موکل هستند مشخص کنند. این وکالت ممکن است مطلق باشد یا مقید:
اگر وکالت مطلق باشد موکل به وکیل خود این حق را میدهد که در تمامی امور حق وکالت کردن داشته باشد. بدون آنکه نیاز باشد از موکل کسب اجازه بخواهد.
اما اگر وکالت به صورت مقید باشد و تنها در موضوعی خاص به وکیل، وکالت داده شده باشد، او نمیتواند جز مورد وکالت ورود پیدا کند در غیر این صورت وکالت او غیر نافذ است.
گاهی اوقات، شخص استطاعت مالی برای گرفتن وکیل را ندارد. اما بدون وجود وکیل هم نمیتواند خود اقدام کند. مسیر پرونده را خود عهده دار شود. در اینجاست که قانونگذار در راستای دفاع از حقوق متهم پرونده و شخص ذی النفع این حق قانونی را به آنها دهد که بدون پرداخت حق الوکاله، از خدمات وکیل معاضدتی که به صورت رایگان خدمات ارائه میدهد. برخوردار شود. این در واقع اصلی است که در ماده ۳۵ قانون اساسی بدان اشاره شده است.
این نوع وکالت به پروندههای کیفری مربوط میشود. در جاهایی که قانونگذار صریحاً وجود وکیل کیفری را در روند پرونده و دفاع از حقوق متهم الزامی میداند. اگر موکل که متهم پرونده است نتواند اقدام به گرفتن وکیل در پروندههای اعدام، سلب حیات، قطع عضو اقدام به گرفتن وکیل کند، این حق قانونی به موکل داده میشود که در مقام دفاع از خود از خدمات وکیل تسخیری که نوعی وکالت قضایی است برخوردار شود.
وکالت اتفاقی
اگر فردی اطلاعات کافی به علم حقوق داشته باشد و تحصیل کرده آن باشد. اما پروانه نداشته باشد میتواند پرونده اقوام نسبی و سببی خود را تا درجه ۲، در یک سال ۳ بار عهده دار شود و با پرداخت مبلغی که تعرفه آن تعیین شده به قوه قضاییه، وکالت پرونده موکل خود را که از آشنایان و اقوام او هستند عهده دار شود.
این وکالت، بر خلاف وکالت قضایی، قرار نیست به شخص حقوقی داده شود و هرکسی حتی اگر پروانه وکالت هم نداشته باشد میتواند وکالت کاری یک پرونده را بر عهده بگیرد. و با مراجعه به ادارات، کارهای که به او سپرده شده و از جانب موکل به او داده شده عهده دار شود. این وکیل تفاوتهایی با وکیل قضایی دارد که مهمترین آن در حوزه صلاحیتهای وکیل است.
این وکیل برخلاف وکیل قضایی دانش آموخته حقوق نیست و وکالت قضایی نمیداند.
این وکیل تنها میتواند وکالت امور غیر حقوقی را عهدهدار شود و در محاکم قضایی و دادگاهها نمیتواند حضور پیدا کند. بلکه فقط حق مراجعه به ادارات را از جانب موکل دارد.
وکالتنامه یکی از عقودی است که بین وکیل و موکل تنظیم میشود و به موجب آن، وکیل اختیار رسیدگی به امور مشخصی را به نیابت از موکل خواهد داشت. طرفین وکالتنامه، وکیل و موکل هستند که به شخصی که وکالت میدهد تا به مسائل آن رسیدگی شود موکل گفته میشود و به شخصی که از جانب موکل اختیار مییابد که به نیابت از آن به امور مشخص شده رسیدگی کند، وکیل گفته میشود. در وکالتنامه، باید همه موارد به صورت دقیق مشخص شود و بعد از تعیین حدود و اختیارات وکیل و موکل، طرفین موظف هستند به وظایف خود پایبند باشند. توصیه میکنیم مقالهی وکالتنامه چیست را از مجموعه ما برای کسب اطلاعات بیشتر مطالعه نمایید، انواع وکالتنامه عبارتند از:
به وکالتنامهای که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم میشود و به صورت دستی نیست و مصون از هر گونه جعل است. وکالتنامه رسمی یا محضری گفته میشود. این وکالتنامه در مواردی چون وکالت برای فروش یا انتقال املاک، وکالت برای انجام امور ثبتی، وکالت برای انجام امور مربوط به خودرو و… کاربرد دارد. مانند وکالت برای ثبت شرکت، ثبت اختراع، وکالت برای تعویض پلاک، انتقال سند، یا انجام امور بیمه
به وکالتنامهای که در دفتر خانه تنظیم نمیشود و به صورت دستی و به موجب امضای طرفین فی مابین آنها منعقد میشود وکالتنامه عادی گفته میشود. این وکالتنامه در مواردی چون انجام امور اداری، انجام امور مالی محدود، انجام امور داخلی شرکتها یا سازمانها و… کاربرد دارد. مانند وکالت برای دریافت یک نامه اداری یا انجام امور بانکی جزئی
به وکالت نامه که به صورت شفاهی داده میشود، و گاهی اوقات از طریق تلفن و پیام صوتی فی مابین طرفین منعقد میشود وکالت نامه شفاهی گفته میشود. این وکالت نامه در مواردی چون وکالت برای انجام امور بسیار ساده و کم اهمیت و یا در مواقعی که بین دو دوست یا عضو خانواده اعتماد بالایی وجود دارد، برای انجام امور ساده استفاده میشود. مانند وکالت برای خرید یک کالا از فروشگاه یا تحویل یک بسته پستی
به وکالتی که به موجب آن حق عزل وکیل از موکل گرفته میشود وکالت بلاعزل گفته میشود. این وکالت منفسخ نمیشود. مگر آنکه موضوع وکالت از بین رود و یا خود موکل عهده دار انجام کاری که به وکیل من باب آن وکالت داده بود، شود. این وکالتنامه در مواردی چون وکالت برای فروش ملک با شرط دریافت بخشی از ثمن معامله توسط وکیل، وکالت در شرکتها برای مدیران که سهامدار نیز هستند و یا وکالت در مواردی که وکیل در ازای سرمایهگذاری در موضوع وکالت بلاعزل برای انجام امور مربوط به آن را دریافت میکند.
برای اینکه وکالتنامه تنظیم شود لازم است تشریفاتی رعایت شود و وکیل و موکل با داشتن اهلیت و رضایت، قرارداد وکالت فی مابین خود را تنظیم کنند. وکالت ممکن است به صورت عادی باشد یا رسمی و محضری.
مدارکی که باید ضمیمه پرونده شود:
اداره مدارک شناسایی( شناسنامه و کارت ملی)
کپی مدارک وکیل
کپی مدارک موکل
وکالتنامه، به عنوان سندی حقوقی، تحت شرایط خاصی قابل ابطال است. یکی از این شرایط، عزل وکیل توسط موکل است، مگر آنکه وکالتنامه به صورت بلاعزل تنظیم شده باشد. همچنین، استعفای وکیل نیز میتواند منجر به ابطال وکالتنامه شود. فوت یا حجر (مجنون یا سفیه شدن) هر یک از طرفین نیز از دیگر عوامل ابطال وکالتنامه به شمار میرود. با انجام موضوع وکالت یا پایان یافتن مدت آن (در صورت تعیین مدت)، وکالتنامه خود به خود باطل میشود. از بین رفتن موضوع وکالت نیز میتواند به ابطال وکالتنامه منجر شود.
انواع وکالتهایی که نام بردیم ممکن است در شرایطی باطل شوند و دیگر اعتبار قانونی نداشته باشد.
اگر وکیل از وکالت خود صرف نظر کند و استعفای خود را نسبت به وکالت پرونده اعلام کند.
اگر موکل، اعطای وکالت خود به وکیل را از او بگیرد وکیل سمت خود را از دست داده و نمیتواند به پرونده ورود پیدا کند. تنها جایی که موکل حق عزل وکیل را نداشته و نمیتواند او را عزل کند جایی است که وکالت به صورت بلاعزل باشد و موکل حق عزل وکیل را از خود سلب کرده باشد.
فوت و جنون وکیل یا موکل موجب انفساخ و باطل شدن عقد وکالت است و هر نوع وکالتنامهای از جمله وکالت بلاعزل را نیز باطل میکند.
منقضی شدن موعد قرارداد وکالت
اگر موضوع وکالت از بین رود و یا موکل عملی که موضوع وکالت است خود انجام دهد وکالت منفسخ میشود.
مدت اعتبار وکالتنامه را قرارداد فی مابین طرفین مشخص میکند، اگر موعد قرارداد منقضی شود وکالت فی مابین طرفین خود به خود منفسخ میشود و بعد از آن هر اقدامی که از سوی وکیل انجام شود فاقد اعتبار است. چرا که قراردادی وجود ندارد و وکیل تعهدی نسبت به موکل نخواهد داشت.
وکیل بایستی به مفاد قرارداد پایبند باشد و خلاف آن عمل نکند، وکیل باید در محدوده اختیارات خود که از سوی موکل به او داده شده اقدام کند، در غیر این صورت عملش فاقد اعتبار بوده و در مقابل موکل مسئولیت دارد، وکیل بایستی مصلحت موکل خود را رعایت کند و عملی انجام ندهد که موجب تضییع حقوق موکل باشد.
ما در این مقاله به وکالت و انواع آن پرداختیم. گفتیم که وکالت و تنظیم وکالتنامه شرایطی دارد که طرفین قرارداد، بایستی آن را رعایت کنند. تا قرارداد فی مابین آنها واجد اعتبار باشد. حدود اختیارات وکیل را نیز وکالتنامه تنظیمی تعیین میکند. اینکه وکالتنامه چیست و انواع وکالت طبق قانون چگونه تقسیمبندی میشود و انواع تخصص وکیل موضوعی است که ما در این مقاله آن را مفصلا مورد بررسی قرار دادیم.
تیم حقوقی معید، به همکاری وکلای متخصص و زبده تلاش دارد که خدمات مشاوره و وکالت به افرادی که درگیر مشکلات حقوقی در حوزههای مختلف هستند ارائه دهد. در صورتی که شما هم نیاز به خدمات حقوقی دارید میتوانید از طرق ارتباطی که در سایت به آن اشاره شده با ما در تماس باشید.
1-وکالت نامه طبق قانون به چند قسم تقسیم میشود؟
وکالتنامه تنظیمی، که فی مابین وکیل و موکل منعقد میشود ممکن است طی تقسیمبندی به وکالت عادی، محضری، وکالت کاری، وکالت بلاعزل…که هر یک ممکن است مطلق یا مقید باشد تقسیم بندی میشود.
2- وکالت قضایی چیست و چه تفاوتی با وکالت اداری دارد؟
وکالتی که قرار است شخص حقوقی و کسی که پروانه وکالت پایه یک دارد عهدهدار شود و در محاکم و دادگاهها در مقام دفاع از موکل باشد وکالت قضایی گویند. وکالتی که در رابطه با امور غیر حقوقی به شخصی عادی داده میشود را وکالت اداری میگویند.
3-انواع وکالت در قانون چیست؟
وکالت در قانون ایران به دو نوع تقسیم میشود: وکالت در امور معین، وکیل فقط برای انجام کارهای خاص مشخص منصوب میشود. وکالت مطلق، وکیل اختیار انجام تمام امور موکل را در زمینههای مختلف دارد.
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران
...هیچ نظری ثبت نشده